شنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۸

به پيري خو گرفتم
به دشوار ترين هنر دنيا
كوبه اي به در براي آخرين بار
و جدايي بي انتها
خواستم چيزي برايت بگويم نتوانستم
دنبا مزه سيگار ناشتا دارد
مرگ پيش از همه چيز تنهايي اش را برايم فرستاده
حسرت مي برم به آنان كه نمي دانند
دارند
پير مي شوند
بس كه سرشان گرم كارشان است .
ناظم حكمت

هیچ نظری موجود نیست: